نگاهی به موضوع شرح صدر و دریادلی با تاملی بر دعای حضرت موسی (ع)
حضرت موسی (ع) 18 دعا در قرآن دارد که یکی از مهمترین آنها درخواست شرح صدر و دریادلی است. با راسخون همراه باشید تا در ادامه بیشتر به این موضوع بپردازیم.
حضرت موسی (ع) در قرآن کریم
یکی از بلندترین و متنوعترین و پرفراز و نشیبترین داستانهای قرآن کریم، داستان حضرت موسی (ع) است که طی 420 آیه در 34 سوره آمده است.حضرت موسی (ع) سومین پیامبر اولوالعزم از تبار بنیاسرائیل است. خداوند قسمتی از مواهبی را که به او ارزانی داشته چنین ذکر میکند:
«وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ مُوسَى إِنَّهُ کَانَ مُخْلَصًا وَ کَانَ رَسُولًا نَّبِیًّا * وَ نَادَیْنَاهُ مِن جَانِبِ الطُّورِ الْأَیْمَنِ وَ قَرَّبْنَاهُ نَجِیًّا * وَ وَهَبْنَا لَهُ مِن رَّحْمَتِنَا أَخَاهُ هَارُونَ نَبِیًّا؛ یاد کن در این کتاب سرگذشت موسی (ع) را که اخلاص یافته و رسول و پیامبر بود، ما او را از جانب راست طور ندا کردیم و او را در حالی که با وی راز گفتیم مقرّب خود قرار دادیم و از رحمت خود، برادرش هارون را که دارای مقام پیامبری بود به او بخشیدیم.»
مواهب پنجگانه در آیه عبارتند از: 1- خالص و پاک شده و مصون از انحراف، 2- پیامبری و رسالت، 3 و 4- مقام تقرب و نجوی (ندای الهی موهبتی بود که به او داده شد و خدا با او سخن گفت)، 5- از روی رحمت، برادرش را پشتیبان و همکارش قرار دادیم.
مراحل زندگی حضرت موسی (ع)
1. مرحله تولد و شیرخوارگی و پرورش در خانه فرعون
خداوند به مادرش الهام کرد او را در دریا بیانداز «فَأَلْقِیهِ فِی الْیَمِّ وَ لَا تَخَافِی وَ لَا تَحْزَنِی إِنَّا رَادُّوهُ إِلَیْکِ وَ جَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِینَ؛ او را به دریا بیانداز و نترس و محزون مباش که حتماً او را به تو بازمیگردانیم و او را از پیامبران قرار میدهیم.»2. دوران خروج از مصر و ورود به مدین و زندگی با حضرت شعیب (ع)
او در دفاع از یکی از مؤمنان، ضربهای به شخص فرعونی زد و او را کشت «فَوَکَزَهُ مُوسَى فَقَضَى عَلَیْهِ» اینجا بود که از مصر خارج شد «فَخَرَجَ مِنْهَا خَائِفًا یَتَرَقَّبُ» و به مدین شهر حضرت شعیب (ع) وارد شد و دعا کرد «رَبِّ إِنِّی لِمَا أَنزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ» به لطف خدا نزد حضرت شعیب (ع) آمد و داماد او شد.3. دوران بعثت و بازگشت به مصر و مبارزه با کفر و شرک
بعد از ده سال که نزد شعیب بود، به نبوت مبعوث شد و با دریافت دو معجزه مأمور مبارزه با فرعون شد.4. دوران مبارزه با فرعون و پیروزی و نجات بنیاسرائیل
5. دوران پیشوایی و برگزیدگی بنیاسرائیل
6. دوران انحراف و سقوط بنیاسرائیل و گوسالهپرستی
حضرت موسی (ع) در روایات
در منابع روایی هم مطالب زیادی در مورد آن حضرت آمده است؛ به عنوان مثال:1. امام باقر (ع) فرمودند:
«أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى مُوسَى (ع) أَ تَدْرِی لِمَا اصْطَفَیْتُکَ بِکَلَامِی دُونَ خَلْقِی فَقَالَ مُوسَى لَا یَا رَبِّ فَقَالَ یَا مُوسَى إِنِّی قَلَّبْتُ عِبَادِی ظَهْراً لِبَطْنٍ فَلَمْ أَجِدْ فِیهِمْ أَحَداً أَذَلَّ لِی مِنْکَ نَفْساً؛ خداوند به حضرت موسی (ع) وحی کرد: ای موسی! آیا میدانی برای چه تو را از میان مردم برگزیدم؟ حضرت عرض کرد: پروردگارا! نمیدانم! فرمود: ای موسی! من بندگانم را زیر و رو کردم، کسی را به تواضع تو در برابر خودم ندیدم.»
2. امام صادق (ع) فرمودند:
«إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَوْحَى إِلَى مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ (ع) إِذَا وَقَفْتَ بَیْنَ یَدَیَّ فَقِفْ مَوْقِفَ الذَّلِیلِ الْفَقِیرِ وَ إِذَا قَرَأْتَ التَّوْرَاةَ فَأَسْمِعْنِیهَا بِصَوْتٍ حَزِینٍ؛ خداوند به حضرت موسی (ع) وحی کرد: هنگامیکه در برابر من میایستی به صورت تواضع و نداری بایست و هنگامیکه تورات میخوانی با صوت اندوهناک به سمع من برسان.»
3. حضرت موسی (ع) به خدا عرض کرد: «یَا رَبِّ دُلَّنِی عَلَى عَمَلٍ إِذَا أَنَا عَمِلْتُهُ نِلْتُ بِهِ رِضَاکَ... فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَیْهِ أَنَّ رِضَایَ فِی رِضَاکَ بِقَضَائِی؛ پروردگارا! عملی به من بیاموز که وقتی انجام میدهم به رضای تو نائل شوم؛ خداوند وحی کرد به او همانا خشنودی و رضای من در رضایت تو به قضای من است.»
شرح دعا
حضرت موسی (ع) 18 دعا در قرآن دارد که یکی از مهمترین آنها درخواست شرح صدر و دریادلی است. واژه شرح صدر 5 مرتبه در قرآن آمده است، 4 مرتبه جنبه مثبت و یک مورد منفی (شرح صدر به کفر).
شرح صدر از مفاهیم مهم اخلاقی و از ابزار اصلی رسالت انبیاست. در پرتو این موهبت الهی است که انبیا میتوانند به تبلیغ دین و ارشاد مردم بپردازند. شرح صدر به معنای گشوده بودن و باز بودن سینه، کنایه از برخورداری و استعداد پذیرش حق است؛ این توانمندی روحی و معنوی مورد درخواست حضرت موسی (ع) است. نقطه مقابل شرح صدر، ضیق و تنگی صدر است؛ همانطور که شرح صدر عامل هدایت است، ضیق صدر هم مقدمه ضلالت و گمراهی است.
برخی آیات قرآن در زمینه شرح صدر
1. «فَمَن یُرِدِ اللَّهُ أَن یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ وَ مَن یُرِدْ أَن یُضِلَّهُ یَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیِّقًا حَرَجًا کَأَنَّمَا یَصَّعَّدُ فِی السَّمَاءِ؛ پس کسی را که خدا بخواهد هدایت کند سینهاش را برای پذیرفتن اسلام میگشاید و هر کسی را بخواهد گمراه کند سینهاش را چنان تنگ میکند که گویی به زحمت در آسمان بالا میرود.»مراد از صدر در این آیه، روح و فکر انسان است؛ شرح صدر یعنی وسعت روح و بلندای اندیشه و قدرت پذیرفتن حق. نقطه مقابل، تنگی روح و بخل نفس که ناشی از لجاجت و تعصب است، مانع پذیرفتن حق است. انسانهای با شرح صدر، از قساوت قلب و جمود فکری دورند؛ انسانهایی با روح لطیف و قلبی نرم هستند که در برابر حق تسلیم هستند.
در روایت دارد هنگامیکه این آیه نازل شد شخصی از پیامبر (ص) پرسید معنای شرح صدر چیست؟ فرمود: «نُورٌ یَقْذِفُهُ اللَّهُ فِی قَلْبِ الْمُؤْمِنِ فَیَشْرَحُ صَدْرَهُ وَ یَنْفَسِحُ؛ نوری است که خداوند در قلب هر کسی که شایسته باشد قرار میدهد و به واسطه آن نور، روح او وسیع و گسترده میشود.» سؤال شد نشانه این شرح صدر چیست؟ فرمود: سه چیز «اَلْإِنَابَةُ إِلَى دَارِ الْخُلُودِ وَالتَّجَافِی عَنْ دَارِ الْغُرُورِ وَالاِسْتِعْدَادُ لِلْمَوْتِ قَبْلَ نُزُولِهِ؛ توجه به سرای جاودان، جدا شدن از زندگی دنیا و آمادگی برای مرگ.»
2. «أَفَمَن شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِّن رَّبِّهِ؛ آیا کسی که خدا سینهاش را برای پذیرش اسلام گشاده ساخته و بهرهمند از نوری از سوی پروردگار خویش است (مانند کسی است که سینهاش از پذیرش اسلام تنگ است).»
فراخی روح و گشادگی سینه کنایه از آمادگی برای پذیرش حق است؛ انسانهای دارای شرح صدر، جمود و تعصب و لجاجت ندارند و مواعظ در وجودشان اثر دارد، مسدود نیستند. جهل، گناه، لجاجت، جدال، تعصب، تقلید کورکورانه، همنشینی با بدان، هواپرستی و دنیامداری باعث تنگی روح و قساوت قلب است؛ برعکس تقوا، ایمان، طهارت باطن، خودسازی، لقمه حلال و تهذیب نفس، روح انسان را بلند و قابل پذیرش میکند.
در تفسیر این آیه از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمودند: «إنَّ اللَّهَ إِذَا أَرَادَ بِعَبْدٍ خَیْراً شَرَحَ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَإِذَا أَعْطَاهُ ذَلِکَ أَنْطَقَ لِسَانَهُ بِالْحَقِّ وَ عَقَدَ قَلْبَهُ عَلَیْهِ فَعَمِلَ بِهِ فَإِذَا جَمَعَ اللَّهُ لَهُ ذَلِکَ تَمَّ لَهُ إسْلَامُهُ؛ هنگامیکه خداوند خیر کسی را بخواهد سینهاش را برای پذیرش اسلام گشاده میکند وقتی چنین شد خداوند زبانش را به حق گویا میسازد و او به حق عمل میکند در این هنگام اسلامش کامل میشود.»
3. «أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ»؛ خداوند با لحنی آمیخته با لطف و محبت فوقالعاده به تسلی و دلداری پیامبر پرداخته و میفرماید: آیا سینه تو را گشاده قرار ندادیم؟ شرح یعنی گسترش دادن قطعات گوشت؛ علم تشریح هم در پزشکی یعنی شکافتن بدن؛ در اینجا مراد معنای کتابی است یعنی توسعه روح و گسترش دادن و بالا بردن قدرت تحمل در برابر فشار و شکنجههای مشرکان. هیچ رهبر بزرگی نمیتواند بدون این سلاح بزرگ به مبارزه با مشکلات بپردازد. در طوفان حوادث باید دریادل بود.
4. «وَلَکِن مَّن شَرَحَ بِالْکُفْرِ صَدْرًا فَعَلَیْهِمْ غَضَبٌ مِّنَ اللَّهِ وَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ؛ آنان که سینه برای پذیرش کفر گشادهاند، خشمی سخت از سوی خدا بر آنان است و برای آنان عذابی بزرگ خواهد بود.»
این آیه تنها موردی است در قرآن که شرح صدر به کفر مطرح شده یعنی افرادی دریچههای قلب خود را به روی کفر و بیایمانی میگشایند؛ اینها از رحمت خدا محرومند زیرا زمینه پذیرش حق را ندارند.
5. مورد پنجم دعای مورد بحث است.
راههای کسب شرح صدر
شرح صدر و دریادلی ابزار ترقی و رشد است و برای همه به ویژه صاحبان مسئولیت ضروری است به همین دلیل حضرت موسی (ع) در رأس درخواستهای خود این صفت را مطرح نمود. گشادگی روح و سعه صدر در اثر عواملی ایجاد میشود، مهمترین آنها عبارتند از:1. علم و دانش
علم و آگاهی ظرفیت انسان را بالا میبرد، جهل و نادانی موجب جمود و تحجر میشود. در پرتو علم، قلب نورانی و گشاده میشود.امام سجاد (ع) میفرماید:
«وَانْشَرَحَتْ بِتَحْقِیقِ الْمَعْرِفَةِ صُدُورُهُمْ؛ با معرفت حقیقی، سینهها گشاده میشود.»
2. قرآن
انس با قرآن و کلام وحی عامل شرح صدر است. قرآن، موعظه و شفا و رحمت است؛ دلی که ظرف قرآن باشد گشوده میشود.امیرالمؤمنین (ع) میفرماید:
«أَفْضَلُ الذِّکْرِ الْقُرْآنُ بِهِ تُشْرَحُ الصُّدُورُ وَ تَسْتَنِیرُ السَّرَائِرُ؛ برترین ذکرها قرآن است که به واسطه آن سینهها گشاده و باطنشان نورانی میشود.»
3. ذکر
امام علی (ع) میفرماید:«اَلذِّکْرُ یَشْرَحُ الصَّدْرَ؛ یاد خدا به انسان شرح صدر میدهد.»
آثار شرح صدر در تمام صفحه زندگی، رفتار، گفتار، قضاوت، تعامل اجتماعی و تصمیمگیریها نمایان میشود. انسانهای دریادل، از کوره در نمیروند، در سختیها خود را نمیبازند، با مشکلات کنار میآیند و چون کوه استوار هستند.
حضرت موسی (ع) در ادامه دعایش دو خواسته دیگر مطرح نموده است:
الف) آسان شدن کارها
سهولت و آسانی در کارها در پرتو تکیه بر خداست.
امیرالمؤمنین (ع) میفرماید:
«مَنْ تَوَکَّلَ عَلَى اللَّهِ ذَلَّتْ لَهُ الصِّعَابُ وَ تَسَهَّلَتْ عَلَیْهِ الْأَسْبَابُ؛ کسی که بر خدا توکل کند سختیها برایش هموار و دستیابی به ابزار و اسباب برایش آسان میشود.»
انجام امور گاهی با مشقت و سختی همراه است، امتهای گذشته گاهی به دلیل نافرمانیها به تکالیف شاق مبتلی شدهاند؛ مثلاً از خوردن گوشت حلال منع شدهاند. در دعا داریم: «رَبَّنَا وَ لَا تَحْمِلْ عَلَیْنَا إِصْرًا کَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِنَا؛ پروردگارا! تکالیف سنگینی بر عهده ما مگذار؛ چنانکه بر عهده کسانی که پیش از ما بودند، گذاشتی.»
ب) گشوده شدن گره از زبان و رسایی و گویایی کلام
توانایی در گفتار و رسایی در امر تبلیغ نقش اساسی دارد.
داستان
1. در حالات رسول خدا (ص) آمده «أَوْسَعُ النَّاسِ صَدْراً» در غزوه حنین هنگامیکه رسول خدا (ص) غنائم را تقسیم میکرد مردی از بنیتمیم 20 به نام حرقوص بن زهیر 21 که از تقسیم غنائم ناراضی بود با جسارت گفت: «یَا رَسُولَ اللَّهِ إِعْدِلْ إِعْدِلْ» برخی از اصحاب قصد کشتن او را داشتند؛ رسول خدا (ص) با آرامش آنها را منع کردند.
2. شرح صدر در قالب عیبپوشی، گشادهرویی، گذشت، عطوفت، بردباری و آرامش تجلی میکند. مفضل بن عمر یکی از اصحاب امام صادق (ع) وارد مسجد مدینه شد تا نماز بخواند. بعد از نماز، ابن ابیالعوجاء 22 که یکی از زنادقه 23 و منکرین خدا بود،آمد کنار او نشست؛ دوستان و همفکرانش هم جمع شدند. ابن ابیالعوجاء گفت: من هرچه درباره عظمت این آدم (پیامبر) فکر میکنم، متحیرم چه کرده است که در پنج وقت صدای شهادت به پیامبری او بلند است؛ شروع کرد به کفرگویی درباره خدا و پیامبر. در این لحظه مفضل نتوانست طاقت بیاورد، با عصبانیت نزد او رفت و تندی کرد. ابن ابیالعوجاء گفت: اگر تو از اصحاب امام صادق (ع) هستی، ما همین حرفها و بالاتر از آن را نزد ایشان میزنیم با کمال مهربانی حرفهای ما را گوش میکند به طوری که گاهی ما فکر میکنیم سخنان ما را قبول کرده است؛ سپس با یک سعه صدری به ما پاسخ میدهد و ذرهای عصبانیت به خرج نمیدهد.
پینوشت:
طه، 27-25.
مریم، 53-51.
طه، 40-37؛ قصص، 14-7.
«وَ أَوْحَیْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِیهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَیْهِ فَأَلْقِیهِ فِی الْیَمِّ وَ لَا تَخَافِی وَ لَا تَحْزَنِی إِنَّا رَادُّوهُ إِلَیْکِ وَ جَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِینَ» قصص، 7.
همان، 28-15.
طه، 21-10.
شعراء، 66-10.
اعراف، 138-128.
همان، 155-148.
ر.ک. بحارالانوار، ج13، ابواب قصص موسی و هارون.
همان، ج13، ص8.
همان، ج13، ص358.
«یَا رَبِّ دُلَّنِی عَلَى عَمَلٍ إِذَا أَنَا عَمِلْتُهُ نِلْتُ بِهِ رِضَاکَ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَیْهِ یَا ابْنَ عِمْرَانَ إِنَّ رِضَائِی فِی کُرْهِکَ وَ لَنْ تُطِیقَ ذَلِکَ قَالَ فَخَرَّ مُوسَى (ع) سَاجِداً بَاکِیاً فَقَالَ یَا رَبِّ خَصَصْتَنِی بِالْکَلَامِ وَ لَمْ تُکَلِّمْ بَشَراً قَبْلِی وَ لَمْ تَدُلَّنِی عَلَى عَمَلٍ أَنَالُ بِهِ رِضَاکَ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَیْهِ أَنَّ رِضَایَ فِی رِضَاکَ بِقَضَائِی.» همان.
طه، 25؛ انشراح، 1؛ انعام، 125؛ زمر، 22.
نحل، 106.
«فَمَن یُرِدِ اللَّهُ أَن یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ وَ مَن یُرِدْ أَن یُضِلَّهُ یَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیِّقًا حَرَجًا کَأَنَّمَا یَصَّعَّدُ فِی السَّمَاءِ کَذَلِکَ یَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ» انعام، 125.
«أَنَّهُ لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآیَةُ سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) عَنْ شَرْحِ الصَّدْرِ مَا هُوَ فَقَالَ نُورٌ یَقْذِفُهُ اللَّهُ فِی قَلْبِ الْمُؤْمِنِ فَیَشْرَحُ صَدْرَهُ وَ یَنْفَسِحُ قَالُوا فَهَلْ لِذَلِکَ أَمَارَةٌ یُعْرَفُ بِهَا فَقَالَ نَعَمْ وَالْإِنَابَةُ إِلَى دَارِ الْخُلُودِ وَالتَّجَافِی عَنْ دَارِ الْغُرُورِ وَالاِسْتِعْدَادُ لِلْمَوْتِ قَبْلَ نُزُولِهِ.» مجمع البیان، ج4، ص363.
«أَفَمَن شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِّن رَّبِّهِ فَوَیْلٌ لِّلْقَاسِیَةِ قُلُوبُهُم مِّن ذِکْرِ اللَّهِ أُولَئِکَ فِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ» زمر، 22.
میزانالحکمة، ح1876.
انشراح، 1.
«مَن کَفَرَ بِاللَّهِ مِن بَعْدِ إِیمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُکْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِیمَانِ وَلَکِن مَّن شَرَحَ بِالْکُفْرِ صَدْرًا فَعَلَیْهِمْ غَضَبٌ مِّنَ اللَّهِ وَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ» نحل، 106.
ر.ک. اخلاق پیامبران در قرآن، یعقوبعلی برجی، ص134.
زاد المعاد، ج1، ص414؛ مفاتیحالجنان، فی بیان المناجیات الخمس عشرة، المناجاة الثّانیة عشرة، مناجاة العارفین.
غرر الحکم و درر الکلم، ج1، ص209.
همان، ص48.
عیون الحکم و المواعظ، ج1، ص426.
«لَا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا لَهَا مَا کَسَبَتْ وَ عَلَیْهَا مَا اکْتَسَبَتْ رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِینَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَ لَا تَحْمِلْ عَلَیْنَا إِصْرًا کَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِنَا رَبَّنَا وَ لَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أَنتَ مَوْلَانَا فَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ» بقره، 286.
اسدالغابة، ج2، ص140.
مجموعه آثار شهید مطهری، ج24، ص396
منبع: سخن آرا 5 نیایش های قرآنی (ایام تبلیغی ماه مبارک رمضان در سخنرانی های حجت الاسلام دکتر رفیعی)
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}